خطرات مواد شیمیایی
مقدمـه
به گزارش ماهنامه مهندسی حفاظت از حریق، شیمی به عنوان یک دانش پایه ، سایر رشتههای علوم پایه (بهجز ریاضی) و طیف وسیعی از سایر علوم تجربی و نیز علوم کاربردی را از خود متأثر کرده است و امروزه به درستی میتوان ادعا کرد که رشد دانش بشری، فن آوری ، صنعت، رفاه، امور نظامی و … در هر جامعهای بدون علم شیمی مقدور نمیباشد. اختصاص یافتن بیش از۳۷ درصد مقالات علوم محض در جهان به رشته شیمی این دانش را به عنوان نخستین رتبه در میان سایر علوم پایه قرار میدهد.
تعاریف مرتبط با خطرات مواد شیمیایی
۱) عوامل شیمیایی سمی(Toxic Chemical Agent): آن دسته از مواد و یا ترکیبات شیمیایی را که در صورت انتشار مناسب و تاثیر شیمیایی منجر به مرگ، آسیب و ناتوانی در انسان و حیوان و یا از بین رفتن گیاههان شوند، عوامل شیمیایی یا Chemical Agents نامیده میشوند.
۲) Toxicodynamic: این واژه اثرات سم بر بدن موجودات زنده را بیان میدارد.
۳)Toxicokinetic: این واژه واکنش بدن موجود زنده بر سم جذب شده را بیان میدارد.
۴) مسمومیت(Poisoning): منظور از مسمومیت به هم خوردن تعادل فیزیکی، فیزیولوژیکی و روانی موجود زنده در اثر تماس با ماده خارجی سمی میباشد که به دو صورت حاد و مزمن تقسیم میشود.
۵) غلظت ماده شیمیایی: مقدار ماده شیمیایی در واحد حجم هوا یا مایع غلظت میباشد و برحسبmg/m3 یا µg/m3 و یا برای آب برحسبppm , ppb بیان میشود.
۶) Dose: حاصلضرب میزان جذب ماده شیمیایی(غلظت) توسط بدن موجود زنده در واحد زمان میباشد و واحد آن mg/m3.min یا µg/m3.min میباشد.
۹) دُز متوسط کشنده(Lethal Dose 50) یا LD50 : مقداری از ماده شیمیایی که بتواند نیمی از افراد بدون حفاظ را طی ۲۴ ساعت از بین ببرد.(کمیتی برای سنجش سمیت حشرهکشها است و عبارت از مقدار کافی سم برای کشتن جانوران طی ۲۴ ساعت میباشد. این عبارت به صورت mg عامل شیمیایی بر kg وزن موجود زنده بیان میشود.)
۱۰) LCt : ( Lethal Concentration ) حاصلضرب غلظت(C) یک گاز و زمان مجاورت(t) که ۵۰ درصد نفراتی را که در معرض آن قرار گرفتهاند میکشد.
۱۱) :ECt ( Effective Concentration ) حاصلضرب غلظت(C) یک گاز و زمان مجاورت(t) که ۵۰ درصد نفراتی را که در معرض آن قرار گرفتهاند تحت تاثیر قرار داده و به عبارتی ناتوان میکند.
۱۲)حد آستانه(Threshold Limit Value) یا T.L.V: این عبارت حد آستانه مقدار غلظت مجاز مواد سمی برحسب میلیگرم بر متر مکعب هوا(mg/m3) را بیان میکند.
۱۳) بیشینه غلظت مجاز مواد سمی(M.A.C) یا Maximum Allowable Concentration این عبارت به حداکثر غلظت مجاز مواد سمی برحسب mg/m3 اطلاق میگردد.
راههای تماس مواد سمی و ورود آنها به بدن
از میان راههای مختلفی که بدن در معرض مواد سمی قرار میگیرد، تماس پوستی از لحاظ کثرت صدمات حرفهای مقام اول را دارد. جذب از طریق استنشاق در مقام دوم است، در حالی که جذب از راه دهان عموماً اهمیت کمتری دارد، مگر آنکه به صورت جزئی در آید که از طریق استنشاق وارد بدن میشود یا آنکه ماده سمی خاصی در میان باشد. روشن است که بعضی از مواد از راههای چندگانهای میتوانند به بدن وارد شوند.
تماس پوستی(Skin Contact)
هنگام تماس ماده سمی با پوست، چهار حالت امکان پذیر است:
۱- پوست و لایه پیوسته به آن که حاوی غدههای لیپیدی و عرق است به صورت مانع مستحکمی عمل میکنند و ماده سمی نمیتواند آنها را در هم بریزد، آسیب بزند یا در آنها نفوذ کند.
۲- ممکن است ماده سمی با سطوح پوستی واکنش داده موجب سوزش و خارش مقدماتی شود.
۳- ممکن است ماده سمی در پوست نفوذ کند و با پروتئین بافتها جفت و جور شده موجب حساسیت پوست شود.
۴- ممکن است ماده از مسیر غدههای چربی از پوست نفوذ کند، وارد جریان خون شود و به صورت سمی برای بدن عمل کند.
به هر حال پوست معمولاً برای حفاظت بافتهای زیرین بدن مانع موثری است و مواد نسبتاً معدودی به مقادیری که خطرناک باشند از طریق این مانع جذب میشوند. با وجود این، اگر پوست حتی به طور کوتاه مدت در معرض غلظتهای زیاد مواد فوقالعاده سمی نظیر پاراتیون و فسفاتهای آلی مربوط، تترا اتیل سرب، آنیلین و هیدروسیانیک اسید قرار گیرد، مسمومیتهای جدی و حتی کشندهای ممکن است روی دهد. افزون بر این، وقتی مادهای فوقالعاده سمی از طریق قطعات پرتاب شده یا پارگیهای پوستی یا زخمهای باز به درون نفوذ کند، تماس از طریق پوست نیز اهمیت مییابد.
استنشاق(Inhalation)
دستگاه تنفسی مهمترین راهی است که از طریق آن مواد مضر وارد بدن میشوند. بیشتر مسمومیتهای شغلی که بر ساختمان داخلی بدن تاثیر میگذارند، از تنفس مواد پراکنده در هوا ناشی میشوند. این مواد با جا گرفتن در ششها یا سایر قسمتهای دستگاه تنفسی، ممکن است بر این دستگاه تاثیر گذارند یا اینکه به وسیله خون، لنف یا گلبولهای سفید از ششها به سایر دستگاههای بدن منتقل شوند. نوع و شدت عمل مواد سمی بستگی به ماهیت ماده، مقادیر جذب شده، سرعت جذب، حساسیت فردی و بسیاری عوامل دیگر دارد. سطح نسبتاً عظیم ششها (۹۰ مترمربع سطح کل و۷۰ مترمربع سطح حفرهها) همراه با شبکه مویرگی(۱۴۰مترمربع) و جریان خون مداوم آن، مواد سمی را به نحو شگفت انگیزی میشوید و بسیاری از آنها را با سرعت بسیار از ششها جذب می کند. افزون بر این عمل، مواد متعددی وجود دارند که به لحاظ حرفهای خاص بسیار پر مصرف هستند و با جزء تشکیل دهندهای از بافت شش ترکیب شده در خون حل نمیشوند و بهوسیله گلبول سفید برده نمیشوند. این مواد شامل بریلیم، توریم و تولوئن -۲ ،۴- دی ایزو سیانات هستند. در این موارد که مقاومت در برابر انحلال و شست و شو وجود دارد ، ممکن است سوزش، التهاب ، فیبروز، تغییرات خطرناک و حساسیتهای آلرژیک ایجاد شود. در زیر به شرح مواد مختلف پراکنده در هوا و بعضی جنبههای زیست شناختی آنها میپردازیم. ماده تشکیل شده از ذرات ریز میتواند به یکی از شکلهای غبار، دود ، میغ و مه وجود داشته باشد.
غبـار(dust)
غبار از ذرات ریز جامدی تشکیل شده است که با ساییدن ، خرد کردن ، برخورد پیدا کردن ، منفجر شدن و برشته کردن یا سایر شکلهای انرژی از اصطکاک مواد معدنی یا آلی نظیر سنگ، فلز، زغال سنگ، چوب و دانههای گیاهی به وجود میآید. ذرات غبار تمایلی به تجمع ندارند مگر آنکه در معرض نیروهای الکتروستاتیکی قرار گیرند. این ذرات اگر قطرشان از چند دهم میکرون تجاوز کند، در هوا پراکنده نمیشوند، بلکه تحت تاثیر سنگینی فرو مینشینند. به عنوان مثال میتوان غبار سیلیس و غبار زغال سنگ را ذکر کرد.
دود(fume)
از ذرات جامدی تشکیل شده است که در نتیجه تراکم از حالت گازی به وجود آمدهاند، مانند بخاری که از سطح فلزات مذاب بر میخیزد که غالباً با اکسایش همراه است. این دود میل به تراکم دارد و به صورت رشته ای یا خوشه ای تجمع و به هم پیوستگی پیدا میکند. قطر هر ذره کمتر از یک میکرون است. بخار سرب هنگام سرد شدن در هوا و اورانیم هگزا فلوئورید(UF6) که به صورت بخار تصعید و آبکافت شده و اکسایش مییابد و به صورت دودی از اورانیم اکسی فلوئورید(UO2F2) ، در میآید مثالهایی از دودند.
میـغ(mist)
مرکب از قطرات ریز ، مایع معلق است که از حالت گازی متراکم با افشانده شدن ، کف کردن یا پاشیده شدن به حالت مایع در آمدهاند. میغ حاصل از روغن ، میغ کروم تریوکسید و رنگ افشانده شده مثالهایی از میغاند.
مـه(fog)
از ذرات مایع متراکم تشکیل شده است که در آن اندازه ذرات از میغ درشت تر و معمولاً از ۱۰ میکرون نیز بیشتر است. اشباع بخار آب در هوا مثالی از مه است.
گاز و بخار(Gas & Vapor)
گاز یک سیال است که با تاثیر مشترک افزایش فشار و کاهش دما می توان آنرا به حالت مایع یا جامد درآورد ، مانند کربن مونوکسید و هیدروژن سولفید. آئروسل(Aerosol) پراکندگی ذرات در یک محیط گازی است در حالی که دود محصول گازی سوختن است که به علت حضور ذرات ریز، مادهای زغالی قابل رؤیت میشود. بخار شکل گازی مادهای است که به طور عادی به حالت مایع یا جامد است و میتوان آن را یا با افزایش فشار یا کاهش دما به این حالتها بازگرداند، مانند کربن دیسولفید، بنزین، نفتالین و ید.
جنبه های زیست شناختی ماده هایی که به صورت ذرات ریز در آمده اند
اندازه و وسعت ذرات(particles) یک ماده ذرهای در ناخوشیهای ریوی شغلی به ویژه در پنوموکونیوزیس ( Pneumoconiosis نوعی بیماری شش است که به علت استنشاق دائمی ذرات فلزی یا معدنی محرک به وجود میآید.) نقش مهمی دارد. قطر غالب ذرات مضر را کمتر از یک میکرون(۱μm) میدانند، ذرات درشت تر یا در هوا آن قدر معلق نمی مانند که استنشاق شوند یا اینکه اگر شدند نمیتوانند از مسیر پر پیچ و خم قسمت بالایی دستگاه تنفسی عبور کنند. افزون بر این، به علل دیگری نیز ذرات ریزتر از ذرات درشت تر زیان آورترند. در اثر استنشاق ذرات ریز درصد بیشتری (احتمالا تا ده برابر) از غلظتی که در معرض تنفس قرار گرفته است در ششها مینشینند. افزون برآن ، معلوم شده است که ذرات ریز از ششها مشکلتر کنده میشوند. این مقدار اضافی و زمان توقف بیشتر ذره، تاثیر زیان آور آنرا افزایش میدهد.
هنگام استنشاق ، چگالی ذره نیز بر میزان فرو نشستن و توقف مادۀ ذرهای در ششها مؤثر است. ذراتی که چگالی بالایی دارند هنگامی که در دستگاه تنفسی به طرف پایین میروند به این علت که جرم و در نتیجه اینرسی بیشترشان موجب میشود که به دیوارههای دستگاه تنفسی بچسبد ، مانند ذرات درشتتری که چگالی کمتری دارند ، عمل میکنند. بدین ترتیب یک ذره اورانیم اکسید با چگالی ۱۱ و قطر ۱ میکرون در دستگاه تنفسی مانند ذرهای با قطر چند میکرون عمل میکند و از این رو فرونشستن آن در ریه بیشتر از ذرهای با همان اندازه ولی چگالی کمتر است.
عوامل دیگری که در سمیت ذرات استنشاق شده مؤثرند، عبارتند از سرعت و عمق نفس و میزان فعالیت جسمانی که در حین تنفس انجام میدهیم. نفس عمیق و کند موجب میشود که مقدار بیشتری از ذرات در ششها فرو نشینند. فعالیت جسمانی شدید نه فقط به علت تعداد بیشتر و عمیقتر نفسها در همان جهت عمل میکند، بلکه گردش خون را نیز سریعتر کرده موجب می شود که انتقال بعضی از هورمونهایی که بر مواد مضر برای ششها اثر زیان آوری دارند ، به مقدار سمی برساند. دمای محیط نیز تاثیر سمی مواد استنشاق شده را تغییر می دهد. دمای بالا عموماً موجب بدتر شدن تاثیر می شود ، دماهای زیر دمای معمولی نیز همان اثر را دارند اما به میزان کمتر.
جنبه های زیست شناختی گازها و بخارها
جذب و نگهداری گازها و بخارهای استنشاق شده توسط بدن به وسیله عواملی متفاوت از آنچه در مورد ذرات ریز عمل میکردند کنترل میشوند. انحلال پذیری گاز در محیط آبی دستگاه تنفسی ، عمقی را که گاز در آن نفوذ خواهد کرد ، تعیین میکند. بدین ترتیب استنشاق مقدار اندکی آمونیاک یا گوگرد دیو کسید که بسیار انحلال پذیرند ، بسته به غلظتی که دارند به حبابچههای ریه میرسند ، در حالی که از اوزن و کربن دی سولفید نامحلول مقدار نسبتاً کمی در قسمت بالایی دستگاه تنفسی جذب میشوند.
مقدار گاز یا بخاری که به دنبال استنشاق آن در جریان خون جذب میشود نه به ماهیت ماده بلکه به ویژه به غلظت آن در هوای استنشاق شده و سرعت دفع آن از بدن بستگی دارد. اگر غلظت یک گاز معین در هوایی که استنشاق می شود ثابت بماند، غلظتش در خون به حد معینی میرسد که قطع نظر از آنکه چه مدت استنشاق شده باشد ، هیچ گاه از آن تجاوز نمیکند. برای مثال با استنشاق ppm ۱۰۰ کربن مونوکسید از هوا ظرف ۴ تا ۶ ساعت غلظت آن در خون به یک حد تعادلی برابر با ۱۳% کربوکسی هموگلوبین میرسد. تنفس بیشتر کربن مونوکسید با همان غلظت، سطح کربن مونوکسید خون را هیچ بالا نمیبرد ، اما با افزایش غلظت کربن مونوکسید در هوا ، در نهایت سطح تعادلی جدیدی حاصل می شود.
فرو دادن یا بلعیدن(Swallowing or Ingestion)
مسمومیتی که از فرو دادن مواد ناشی می شود بسیار کمتر از مسمومیت حاصل از استنشاق در محیط کار روی میدهد ، زیرا که دفعات و میزان تماس دهانی با مواد سمی به مراتب کمتر از تماس استنشاقی است. به این علت ، از نظر فرو دادن فقط سمیترین مواد مورد توجه اند. در جذب مواد سمی از طریق استنشاق مجرای بلع نیز شرکت دارد. شرکت آن در جذب بدن بدین ترتیب است که آن قسمت از ماده استنشاق شده که در قسمت بالایی دستگاه تنفس فرو مینشیند با عمل مژکها از آن قسمت دستگاه روبیـده و در نهایت فرو داده میشود.
با وجود اینکه مواد هنگام عبور از معده در محیطی اسیدی که نسبتاً قوی است قرار گرفته و هنگام عبور از روده در محیطی قلیایی واقع میشوند، جذب یک ماده سمی از دستگاه معدی- رودی به درون خون معمولاً بسیار ناقص انجام میشود. از سوی دیگر، ملاحظاتی نظیر آنچه در زیر میآید ، در جذب کم مؤثر است :
۱- غذاها و مایعاتی که با ماده سمی مخلوط شدهاند ، نه فقط باعث رقیق شدن آن میشوند ، بلکه به علت تشکیل مواد نامحلول حاصل از ترکیب ماده سمی با موادی که معمولاً در چنین غذاها و مایعاتی وجود دارند، میزان جذب آن را نیز کاهش میدهند.
۲- در طول روده نوعی گزینشپذیری در جذب مواد وجود دارد که برای محدود کردن میزان جذب مواد غیر طبیعی جلوگیری میشود
۳- مواد سمی به دنبال جذب شدن در جریان خون ، مستقیماً به کبد میرود و کبد غالب مواد را با سوخت و ساز تغییر میدهد ، از هم میپاشاند و غیر سمی میکند.
چند نمونه از مواد شیمیایی به شدت سمی و مکانیسم اثـر آنها
سیانید نمونهای از مواد بسیار سمی
یون سیانید ناشی از عوامل سیانیددار به طور برگشت پذیر آنزیم سیتوکروم اکسیداز را از فعالیت باز میدارد که نتیجه آن با وجود حضور اکسیژن در بافتها، خفگی و مرگ است. در واقع سیانید برخلاف مونواکسیدکربن که مانع انتقال اکسیژن به سلولها بشود، با آنزیمهای اکسیدکننده مانند سیتوکروم اکسیداز تداخل میکند. اکسیدازها آنزیمهایی هستند که دارای یک یون فلزی (معمولاً مس یا آهن) میباشند. آنها اکسایش ترکیباتی مانند گلوکز را کاتالیز میکنند.
Oxidase
Metabolite(H2) + ½ O2 Oxidized Substance + H2O + Energy
در حالت طبیعی اتم آهن موجود در سیتوکروم اکسیداز، از حالت اکسایش ۲ (Fe2+) به حالت اکسایش۳ (Fe3+) اکسید میشود تا بدین ترتیب الکترونهای لازم برای کاهش اکسیژن فرآهم گردد. پس از آن در فرآیند دیگری آهن دوباره با دریافت الکترون به حالت اکسایش ۲ باز میگردد. در صورتی که ترکیب سمی سیانید وارد بدن شود، یون سیانید با کاتیون آهن آنزیم اکسیداز کمپلکس پایداری تشکیل میدهد و بدین گونه الکترونهای لازم برای فرآیندهای اکسایش و کاهش که میباید از اکسایش آهن ۲ به دست آید فرآهم نمیشود. در این شرایط با اینکه اکسیژن به مقدار کافی وارد سلولها شده ولی مکانیسمی که از طریق آن اکسیژن بتواند به مصرف برسد مختل شده و از این رو سلول دچار مرگ میشود و چنانچه این اختلال در مراکز حیاتی رخ دهد، مصدوم جان خود را از دست میدهد. از عوارض اصلی این عوامل افزایش سریع آهنگ تنفس میباشد که معمولا پس از ۱۵ دقیقه مرگ فرا میرسد. البته بدن مکانیسمی دارد که خود را به آهستگی از چنگ یون سیانید میرهاند. همانطورکه در آغاز بحث گفته شد واکنش سیانید با آنزیم اکسیداز برگشت پذیر است و آنزیمی مانند ردآناز(Rhodanase) که تقریباً در تمام سلولها وجود دارد، میتواند یون سیانید را به یون تیوسیانات که نسبت به سیانید بیضررتر است تبدیل کند. این مکانیسم برای نجات افرادی که به وسیله سیانور مسموم شدهاند کارایی لازم را ندارد چراکه در هر زمان مقدار بسیار اندکی یون تیوسولفات در بدن وجود دارد. با این حال ترکیبات حاوی تیوسولفات، نظیر تیوسولفات سدیم به ویژه اگر پیش از مسمومیت فرد با سیانید به کار رود در نجات مصدوم کمک قابل توجهی میکند. چراکه یون سیانید به یون تیوسیانات تبدیل میشود.
Fe2+ Cytochrome Oxidase Fe3+
ADP ATP
واکنش طبیعی تبدیل ADP به ATP در سلولها
Fe2+ Fe3+
Cytochrome Oxidase(Fe)…..CN–
ADP ATP
اختلال در واکنش طبیعی تبدیل ADP به ATP در سلولها
بر اثر مسمومیت آنزیم سیتوکروم اکسیداز به وسیله سیانید
شاخصهای کمی تأثیر سیانید هیدروژن
عامل شیمیایی | علامت اختصاری | LCt برحسب mg.min/m3 |
LD50برحسب mg/kg |
ECtبرحسب mg.min/m3 |
سیانید هیدروژن | AC | ۴۵۰۰ | ۱ | بیش از ۳۰۰۰ (۶۰ دقیقه) |
درمان مسمومیت ناشی از عوامل خون دارای یون سیانید
درمان مسمومیت با هیدروژن سیانید مبتنی بر بیرون راندن یون CN از سیتوکروم اکسیداز است. این کار به وسیله لیگندهای دیگر، و همچنین افزودن مقداری تیوسولفات به خون برای تشدید سمزدایی طبیعی بدن از CN– است. ( سم زدایی طبیعی با تبدیل یون سیانید به یون تیوسیانات به کمک آنزیم ردوناز انجام میگیرد.)
S2O3— + CN– SCN– + SO3—
برخی از مراکز پزشکی در برخورد با مسمومیت سیانور از دی کبالت ادتات(کلوسیانور) به عنوان لیگند CN– با تیوسولفات استفاده میکنند. شایان ذکر است هر دو دارو به صورت تزریق درون رگی تجویز میشود.
رهیافت دیگر، اکسایش بخشی از هموگلوبین خون به متاهموگلوبین(Met hemoglobin) است که دارای میل ترکیبی زیادی نسبت به CN– است. این اکسایش با بهکارگیری ۴-دی متیل آمینو فنل(DMAP) صورت میگیرد که به سرعت تولید متهموگلوبینامیا (Methemoglobinemia) میکند و علیه مسمومیت انسان در برابر سیانور به کار میرود. البته DMAP باید به وسیله تیوسولفات پشتیبانی شود. این ترکیب را میتوان به صورت تزریق درون عضلهای تجویز کرد. ترکیب مناسب دیگر در زمینه مقابله با عوامل سمی خون سیانیدی، به کارگیری ترکیب ایزوآمیل نیتریت (Amyl Nitrite or Isoamyl Nitrite) با فرمول (CH3)2CHCH2CH2NO2 است که شیوه کاربرد آن تنفسی است. ایزو آمیل نیتریت یک اکسید کننده قوی است و برای اکسایش Hb به MetHb به کار میرود.
مسمومیت با متانول(Methanol)
نام متانول با فرمول شیمیایی (CH3OH) برگرفته از واژههای یونانی متی (Meti) به معنی شـراب و ایلو(Ilo) به معنی چوب و در کل به معنای الکل چوب است که نخستین بار در ۱۶۶۱ به وسیله آقای رابرت بویـل از تقطیر چوب به دست آمد. کاربردهای عمده این الکل شامل تهیه انواع مواد شیمیایی از جمله فرمآلدیید، ضدیخ، حلال برای انواع ترکیبات شیمیایی و رنگها، تهیه کمک سوخت خودروها، عامل تقلیب (Denaturant) برای الکل سفید بوده و دهها کاربرد دیگر هم در صنایع گوناگون شیمیایی دارد. این الکل مایعی است شفاف، بیرنگ و بسیار قطبی است که به راحتی با آب و الکل سفید و اترها امتزاجپذیر است. تا کنون بیش از صدها مورد مرگ و میر ناشی از خوردن یا استنشاق متانول گزارش شده است که اغلب به علت جایگزینی این نوع الکل به جای اتانول بوده است. بیشترین خطر شناخته شده متانول برای سلامت انسان، کوری در اثر نوشیدن است. همچنین متانول اختلالات گوناگونی در کبد، کلیهها، قلب، ششها و مغز ایجاد میکند. آثار سمی متانول به احتمال زیاد در نتیجه تجزیه آن به اسید فرمیک یا جوهر مورچه با فرمول شیمیایی(HCOOH) و یا فرمآلدیید(HCOH) در بدن است. پژوهشها حاکی از آن است که فرمآلدیید موجب تخریب گروهی از سلولهای شبکیه میشود. نکته حائز اهمیت اینکه متانول براساس میزان آب موجود در بافتهای بدن منتشر میشود. چنانچه متانول نوشیده شود، ترشح این ماده از ششها (ریهها) و کلیهها ممکن است دستکم تا ۴ روز ادامه یابد. مواد حاصل از تجزیه متانول باعث ایجاد اسیدوز شدید میشود و pH ادرار ممکن است به عدد ۵ کاهش یابد. (بازه طبیعی pH ادرار ۵ تا ۵/۷ است ولی حد متوسط آن ۶ میباشد).
دوز کشنده متانول در برخی منابع ۱۰۰- ۲۵ میلیلیتر و در برخی دیگر ۲۵۰-۶۰ میلیلیتر گزارش شده است. همچنین حدآستانه(Tolerance) بخار متانول در هوا برای کسانی که در معرض آن برای ۴۰ ساعت در هفته کار میکنند، ppm 200 (200 قسمت در یک میلیون قسمت) میباشد.
اقدامات لازم هنگام مسمومیت با متانول
تظاهرات اصلی مسمومیت با متانول، اختلالات بینایی و اسیدوز میباشد. با این حال مسمومیت با متانول و علائم ناشی از آن در دو حالت حاد و مزمن در جدول زیر خلاصه شده است.
جدول ۲) مسمومیت با متانول و علائم ناشی از آن در دو حالت حاد و مزمن
مسمـومیت حـاد (ناشی از مسمومیت خوراکی، تنفسی و یا پوستی) |
۱) خفیف: خستگی، تهوع و پس از یک دوره نهفتگی تاری موقت در دید مشاهده میشود. |
۲) متوسط: سردرد شدید، گیجی، تهوع، استفراغ و خستگی اعصاب مرکزی و کاهش دید به صورت موقت یا دائم پس از ۲ تا ۶ روز. | |
۳) شدید: پیشرفت سریع علائم حالت مسمومیت متوسط، سیانوز،کوما، افت فشار خون، گشادی مردمکها و اختلالات شدید بینایی، کاهش سطح خونی بیکربنات و نارسایی تنفسی و در نهایت مرگ. | |
مسمومیت مزمن (بیشتر در اثر استنشاق) |
این مسمومیت در ابتدا موجب اختلالات بینایی با تاری خفیف در دید شده و محدودیت میدان بینایی و گاهی کوری کامل از عواقب بعدی آن است. |
در مسمومیت حاد با متانول به ویژه زمانیکه تشخیص داده نشود، حدود ۲۵ تا ۵۰ درصد بیماران بهبود نمییابند. همچنین در اختلالات بینایی که یک هفته ادامه داشته باشد احتمال بهبود نیست.
چنانچه بلع اتفاق افتاده باشد، کمکهای نخستین باید صورت گیرد و حتماً باید به پزشک یا مراکز درمانی مراجعه شود. اقدامات فوری در این زمینه در صورتیکه مسمومیت با متانول در عرض ۲ ساعت تشخیص داده شود شامل خوراندن شربت ایپکاک(تهوعآور) و سپس شست و شوی معده با ۲ الی ۴ لیتر آب ولرم حاوی ۲۰ گرم در لیتر بیکربنات سدیم یا همان جوش شیرین میباشد.
ثابت شده است که اتانول اثر نسبی در معالجه مسمومیت متانول دارد چراکه اتانول با مسدود کردن سوخت و ساز(متابولیسم) متانول به ترکیبات سمی فرمآلدیید و اسید فورمیک، اثرات سمی آنرا کاهش داده و این وضعیت به کلیهها اجازه میدهد که متانول تغییر نیافته را دفع کنند. بدین منظور ابتدا اتانول ۵۰ درصد را به مقدار ۵/۱ میلیلیتر به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بیمار به صورت خواراکی به بیمار تجویز میکنند. (حدود ۱۰۰ میلیلیتر برای فرد ۷۰ کیلوگرمی) سپس به منظور کاهش سوخت و ساز متانول و دادن فرصت کافی به کلیهها جهت دفع آن، نیم تا یک میلیلیتر اتانول به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بیمار را هر ۲ ساعت به صورت خوراکی یا درون وریدی به مدت ۴ روز به بیمار تجویز میکنند. سطح خونی اتانول بایستی به ۵/۱-۱ میلیگرم در میلیلیتـر (mg/mL) برسد. با این حال موارد کلی زیر به عنوان اقدامات عمومی میباید مد نظر قرار گیرد:
- درمان حالت اسیدوز ناشی از مسمویت متانول با تجویز بیکربنات سدیم(جوش شیرین)
- تجویز حدود ۴ لیتر مایعات چه به صورت خوراکی و چه به صورت وریدی به منظور ثابت نگه داشتن میزان دفع ادرار
- در صورت پیشرفت سریع علائم مسمومیت و عدم پاسخدهی بیمار به تجویز اتانول و عوامل قلیایی انجام دیالیز تا کاهش متانول به زیر مقدار ۵۰ میلیگرم در دسیلیتر(mg/dL )خون ضروری است.
- تغذیه بیمار با غذاهای کم حجم در فواصل زمانی ۳ تا ۴ ساعت.
- حفظ گرمای بدن
- درمان حالت کوما
- عوامل سمی اعصـاب (Nervous Agents)
عوامل شیمیایی اعصاب یا ترکیبات آلی فسفردار (Organophosphorus) اثرشان را بر روی سیستم اعصاب مرکزی و محیطی از طریق مهار آنزیم استیل کولیــن استــراز(Ach E) اعمال میکنند. این تاثیر شامل اتصال غیر قابل برگشت بین عوامل شیمیایی اعصاب با عامل استیل کولین استراز میباشد. عوامل عصبی پایدار بوده و زمانی که پراکنده شوند به شدت سمــی هستند. از طریق پـوست و تنفس به سرعت جذب میشوند و حتی در مقادیر کمتر از ۱ میلیگرم (کمتر از یک پنجاهم قطره) انسان را میکشد. مهمترین آنها عبارتند از: تــابـون (GA)، ســاریـن(GB)، ســومـان(GD) و VX . عوامل شیمیایی اعصاب برای انسان در مقادیر تقریباً ۱ تا ۲ mg برای کشتن یک انسان ۷۰ کیلوگرمی در عرض چند دقیقه کافی است. عوامل عصبی به صورت بخار یا آئروسل(Aerosol) پس از تماس با بدن یا تنفس به سرعت جذب خون میشوند و علایم مسمومیت در زمانی کمتر از ۵ دقیقه پس از تنفس ظاهر میگردد. این علایم شامل:
- تنگ شدن مردمک
- اسهـال
- اسپـاسم مژگانی
- عـرق ریزی
- آبـریزش بینی
- کاهش فشار خون
- تنگ شدن مجاری هوایی
- گیجـی و گنگی
- بی اشتهایی
- کاهش پاسخهای عصبی
- تهـوع
- و سرانجام تشنج و مرگ است
درمان دارویی مسمومیت با عوامل عصبی
با توجه به چگونگی مکانیسم اثر عوامل عصبی برای مقابله و درمان تاثیرات آن دو روش مطرح میباشد:
- کاهش اثرات استیل کولین حاضر در پیوستگاه عصبی-عصبی یا عصبی-عضلانی (یا به عبارتی در عصب وابران) با به کارگیری دارویی نظیرآتروپین.
- فعال سازی آنزیم بازداری شده به شیوه حذف گروه فسفونیل از محل فعال سریـن به کمک یک عامل هسته دوست.
پادزهر موثر در برابر عوامل اعصاب که به صورت آمپول خودکار در اختیار نظامیان قرار میگیرد. آمپول تزریقی خودکار آتروپین(Atropine Injection) حاوی ۲ میلیگرم آتروپین بوده و جزو اقلامی است که همیشه به همراه ماسک ضد گاز و به تعداد ۳ عدد وجود دارد. شیوه تزریق بدین ترتیب است که اگر آلودگی شیمیایی از نوع عامل اعصاب اعلام شد، نفر درپوش لاستیکی آمپول را برداشته و با ضربه آمپول را به عضله خود وارد میکند که بدین شکل سوزن آمپول به طور خودکار وارد عضله شده و آتروپین تزریق میگردد. ترکیب آمپول آتروپین (Atropine) از یک گشاد کننده رگ و یک تقویت کننده قلب تشکیل شده و امکان دفع سریعتر سم را میسر میسازد. در واقع این مواد در صورتی موثر واقع خواهند شد که قبل از آلوده شدن تزریق شود.
مسمومیت با عوامل سمی خفه کننده
فسژن Phosgene با شناسه نظامی CG یکی از مواد اولیه و حدواسطههای مهم برای تهیه پلیمرها (پلیاورتان و پلیکربنات)، الیاف مصنوعی، رنگها، حشرهکشها و علف کشها است. این ترکیب یک عامل کلرینه کننده است که مصارف غیرنظامی زیادی دارد و در زمره ارزانترین مواد شیمیایی است. فسژن افزون بر کاربردهای غیرنظامی در صنایع شیمیایی، یکی از خطرناکترین گازهای سمی گروه عوامل خفهکننده میباشد، چراکه در ساعات نخست بهکارگیری، شخص از آلوده شدن محیط به وسیله آن چیزی احساس نمیکند، بلکه آثار و عوارض آن هنگامی مشخص میگردد که وارد دستگاه تنفسی شده و جذب ریه گردد که این امر موجب زخم شدن ریه میشود.
شخص در زمان جذب این گاز احساس نیرو و فعالیت بیشتری مینماید. زمان ظهور عوارض فسژن بین ۲ تا ۶ ساعت است. این ماده در ششها ایجاد زخم و تاول میکند. در غلظتهای سنگین عوارض آن به صورت خارش و سوزش در مجاری تنفس ظاهر میشود. در کل عوامل خفه کننده از جمله فسژن موجب بروز ادم ریوی با منشا غیرقلبی شده، همچنین با اکسیداسیون لیپیدی نفوذ پذیری رگها را افزایش میدهد. فسژن و دی فسژن پس از استنشاق در اثر مجاورت با رطوبت ششها هیدرولیز شده و موجب تولید اسید هیدروکلریک میشود.(البته این حالت در صورت تماس با دوزهای بالا رخ میدهد.) این اسید مویرگهای ششی را از بین برده و بدین گونه مبادله اکسیژن با خون به سبب تجمع آب میانبافتی در شش با مشکل مواجه میشود و در صورت مسمومیت شدید موجب خفگی و مرگ میگردد که این حالت ((غرق شدن در خشکی)) نامیده میشود. در این حال شخص مسموم در اندک زمانی( چند دقیقه) با داشتن عوارض تنگی نفس شدید و خفگی میمیرد.
(Phosgene) Cl2C=O + H2O CO2 + ۲HCl
فسژن در اثر مشتعل شدن حلالهای کلرینه شده نظیر CCl4 و یا سوختن پلاستیکهای کلردارنظیر PVC (لولههای تجاری پلیکا) ایجاد میشود. لازم به یادآوری است که آثار سمی ماده کلروفرم(قبلاً به عنوان داروی بیهوشی بهکار میرفته) و حلال تتراکلراید کربن ناشی از تبدیل آن در کبد به فسژن در نتیجه کارکرد آنزیم سیتوکروم P-450 میباشد.
CCl4 CCl3 + O2 CCl3OO Cl2CO
نحوه انبارش مواد شیمیایی
هنگام کار با مواد شیمیایی در اثر سهلانگاری و عدم وجود تدابیر ایمنی و حفاظت ممکن است در اثر حادثه، موارد زیر به وقوع بپیوندد:
- آتشسوزی
- انفجار
- خروج مواد خورنده و سوزاننده
- رهایی بدون کنترل گازها
- پخش مواد جامد پودری
- پخش مواد رادیواکتیو
جابه جایی مواد شیمیایی تابع پارامترهای زیر است:
- حالت فیزیکی
- خاصیت شیمیایی
- مقدار ماده مورد حمل
- فاصله بین مبدا و مقصد
معمولاً حمل و نقل مواد شیمیایی به دو صورت انجام میشود:
- پیمانهای یا ناپیوسته (Batch): در این روش مواد داخل مخازن و بشکهها قرار داده شده و به وسیله کامیون، راهآهن و یا کشتی حمل و نقل میشود.
- پیوسته (Continuous) : در این روش مواد به وسیله تسمه نقاله و یا خطوط لوله انتقال داده میشود.
- ۰ نظر
- ۱۱ دی ۹۵ ، ۱۰:۵۶
- ۱۵۴ نمایش